خشم و هیاهو (شمیز،رقعی،نگاه)

  • کد محصول: 12631
  • نویسنده: ویلیام فالکنر
  • ناشر: نگاه
  • شابک: 9789643512309
  • مترجم: بهمن شعله ور
  • قطع کتاب: رقعی
  • جلد کتاب: شمیز
  • سال انتشار: 1392
  • تعداد صفحه: 414 صفحه

تحویل به سراسر کشور در ۵ روز آینده

375,000
تومان

کتاب خشم و هیاهو، اثر ویلیام فاکنر، نویسنده‌ی آمریکایی و به اعتقاد اکثر منتقدان، از بهترین آثار اوست. این نویسنده در سال 1949، در رمان مدرن آمریکایی، برنده‎ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. آن هم به خاطر سهم منحصربه‌فرد، قدرتمند و هنرمندانه‌اش. فاکنر، در کتاب خشم و هیاهو، از زوال خانواده‌ی کامپسون می‌گوید. خانواده‌ای که چهار روز از زندگی‌اش، از زبان چهار عضو آن روایت شده است. این روایت‌ها کاملاً متفاوت‌ اما مکمل یکدیگرند. راوی فصل اول بنجی است؛ فرد کندذهنی که ادراکش با دیگران متفاوت است و ماجراها را درهم و برهم نقل می‌کند. بیشتر هم از کدی دختر خانواده حرف می‌زند. راوی فصل دوم، کونتین، پسر بزرگ خانواده است. این فصل کمی حال و هوای شاعرانه دارد. چون کونتین بیشتر در ذهنیات و خاطراتش زندگی می‌کند؛ راوی فصل سوم، جیسون، برادری سودجو و منفعت‌طلب است؛ حتی منفعتی که با مرگ دیگران نصیبش شود. راوی فصل چهارم، دیلسی، است؛ کنیز سیاه‌پوست خانه، که دانای کل هم هست. فهم این رمان شاید چندان ساده نباشد، برای کسانی که در آغاز راه کتاب‌خوانی هستند. این کتاب بیشتر شبیه پازلی پیچیده است که با پیدا شدن هر یک از تکه‌ها بخشی از واقعیت نمایان می‌شود. باید سرنخ‌ها را به هم وصل کرد و با گذشت زمان، منتظر نتیجه بود. کتاب خشم و هیاهو را صالح حسینی ترجمه کرده است. در بخشی از متن کتاب آمده است: «از میان نرده‌، لابلای گل پیچ‌پیچ، می‌دیدمشان که می‌زدند. رو به جایی که پرچم بود می‌آمدند و من از کنار نرده رفتم. لاستر کنار درخت گل توی سبزه‌ها را می‌کاوید. آن‌ها پرچم را بیرون آوردند، و آن‌ها داشتند می‌زدند. بعد پرچم را برگرداندند سر جایش و برگشتند به زمینِ بازی، و او زد و دیگری زد. بعد پیش رفتند، و من هم از کنار نرده رفتم. لاستر از درخت گل آمد و ما از کنار نرده رفتیم و آن‌ها ایستادند و ما ایستادیم و من، وقتی که لاستر توی سبزه‌ها را می‌کاوید، از لای نرده نگاه کردم. او زد «کدی، بگیرد.» آن‌ها از چمنزار گذشتند و دور شدند. من چسبیدم به نرده و دورشدنشان را تماشا کردم.»