پس از تشییع جنازه (شمیز،پالتوئی،هرمس)

  • کد محصول: 37511
  • نویسنده: آگاتا کریستی
  • ناشر: هرمس
  • شابک: 9789647100632
  • مترجم: رویا سعیدی
  • قطع کتاب: پالتوئي
  • جلد کتاب: شمیز
  • سال انتشار: 1393
  • تعداد صفحه: 317 صفحه

تحویل به سراسر کشور در ۵ روز آینده

122,000
تومان

نا موجود


پوآرو با دقت خاصی افراد را یک به یک از زیر نگاه خود می‌گذراند. اول نگاهش را به سوزان دوخت، که صاف نشسته بود و بشاش و سرحال به‌ نظر می‌رسید. بعد نوبت به شوهر سوزان رسید، که نزدیک سوزان نشسته بود، با چهره‌ای بی‌حالت، و داشت یک سیم را به دور انگشتانش حلقه می‌کرد. نگاه پوآرو از روی گرِگوری به روی جرج کراسفیلد لغزید؛ او داشت درباره حقه‌بازیهای قماربازان با رزاموند صحبت می‌کرد، و رزاموند با بی‌علاقگی و کاملاً بدون فکر می‌گفت: «آه چه جالب! اما چرا؟». نفر بعد مایکل بود، با آن نگاههای خسته و در عین حال مطبوع و دلنشین؛ مردی با جذابیتی انکارناپذیر که در آن جمع همتایی نداشت. سپس نگاه پوآرو به هلن خیره شد، که باوقار و اندکی دور از بقیه نشسته بود. تیموتی نفر بعد بود؛ او در بهترین مبل لم داده بود، و یک بالش اضافی هم در زیر کمرش قرار داشت. مود در کنار تیموتی بود، محکم و مصمم با هیکلی تنومند؛ و آماده خدمت به تیموتی. آخرین نفر گیل‌کریست بود که در خارج از جمع خانواده نشسته بود؛ بلوزی بسیار شیک بر تن داشت و می‌شد در چهره‌اش خواند که از اینکه به آن جمع راه یافته سپاسگزار است. پوآرو با خود گفت که بزودی گیل‌کریست برمی‌خیزد و بهانه‌ای می‌آورد و این جمع خانوادگی را ترک می‌کند و به اتاق خودش می‌رود. گیل‌کریست مقام خودش را می‌دانست. و این را به طریقی دشوار آموخته بود.